¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤

با دستخطی کج و کوله؛ خط خطی می کنم کنج خلوت جوانیم را

¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤

با دستخطی کج و کوله؛ خط خطی می کنم کنج خلوت جوانیم را

...

این بار از اقیانوسی بی کران، خسته تر از همیشه با تو سخن

می گویم .. اینجا بی ساحل ترین جای دنیاست و من اسیر

قایقی هستم که تنها امید نجات است ! خدایا می شنوی ؟

تو را می خوانم ! سینه ام لبریز از حرف هایی ست که تنها

محرمش تویی ... گذشته را نگاه کن ، آن منم که در ساحل

سیاه آرمیده ام ، غافل از هرچیز اما آسوده . آسوده و

خوشحال از بی خبری ، از نادانی ، از جهالت ... هنوز نمی دانم

چرا خواستی مرا از آن ساحل نجات دهی ! ساحلی که در آن

همه چیز بود ، همه چیز جز نور ... تو بودی خدایا که مهر نور را

در دلم نشاندی . از دور به من نشانش دادی تا شیفته ی

زیباییش شوم ، تا پاکیش را حس کنم و شور پاک شدن

بیابم ... مرا یاری کردی که قایقی کوچک بسازم و برای رسیدن

به خورشید روانه ی دریاها شوم . تا بجنگم با هر آنچه بین

من و خورشید فاصله بود . با موج هایی که از خشم کف به

لب داشتند ، با طوفان هایی که بی رحمانه به ستیز

می آمدند ، با بادهایی که مرا ، قایقم را به صخره ها می کوفتند

، با گرداب هایی که مرا به کام خود می کشیدند...

خداوندا می بینی؟

اکنون من از چنگ آنها گریخته ام . اما بنگر ، بادبان قایقم

را بادهای وحشی دریده اند ، پاروهایم را موج های غارتگر

به تاراج برده اند ، سکان قایقم را صخره ها در هم شکسته اند .

می بینی گرداب های حریص چگونه مرا به سوی خود می کشند ؟

دیگر در من توانی نیست . گویی تمام وجودم کرخت شده و

حتی توان برخاستن ندارم . بی هیچ اراده ای اسیر تقدیری

هستم که تو برایم رقم خواهی زد.

خدایا از تو نمی خواهم که مرا به ساحلی برسانی که به آن پناه

برم و اندکی بیاسایم . من امن ترین پناهگاه ها را دارم که تویی .

خود از ساحل آمده ام ، در طلب نور در طلب خورشید آمده ام !

اگر لایق آن نیستم چرا مرا تا اینجا کشاندی ؟

تا طعمه ی گرداب های حسرت شوم ؟ تا در ساحل

نشسته ها به ریشخندم گیرند و بگویند خورشید هم چیزی

جز سیاهی نیست ؟ نه ، خداوندا نه ! می دانم تو خود

دریای رحمتی ، دریایی که هیچ کس در آن سرگردان

نمی شود .خدایا از خورشید تا تو راهی نیست ! مگذار

پس از آن همه جنگ ، آن همه مبارزه جان فرسا شاهد

غروب خورشید باشم . مگذار امواج مرا به ساحل سیاه

بازگردانند و برای همیشه در حسرت جرعه ای نور بمانم .

مگذار حتی برای لحظه ای بی نور ، بی خورشید بمانم.

نظرات 6 + ارسال نظر
[ بدون نام ] دوشنبه 31 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 09:52

خیلی خوبه

ممنون

... دوشنبه 31 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 14:38


"اینجا بی ساحل ترین جای دنیاست"
اینجا جاییست برای رفتن و بی وقفه رفتن.باید تمام
جاده را له کرد بی هیچ واهمه ای.
باید از دنیا گرفت همه ی سهم زیستن را.
از تو تا دنیا راهی نیست ---- خواندنی بود ----

باید از دنیا گرفت همه ی سهم زیستن را.
.
.
.
این سهم را چه کسی تعیین می کند؟

نیپون کو کو دوشنبه 31 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 21:17

زندگی یعنی یک سار پرید
از چه دل تنگ شدی؟
دلخوشی ها کم نیست
مثل این خورشید...
.
.
.(خود از ساحل آمده ام ، در طلب نور در طلب خورشید آمده ام !)جالب بود

دلخوشی ها کم نیست!!!!!
دلخوشی ها کم نیست!!!
دلخوشی ها کم نیست!!
دلخوشی ها کم نیست!
دلخوشی ها کم نیست .

سورنا پنج‌شنبه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 08:19

اینجا بهترین حرف ها نداری نه!
پس به چه درد میخوره؟!(شوخی کردم)
متن خیلی جالبی بود!
اینم اون چیزی که خواسته بودی
میبینی کی دارم مینیویسم
از خواب که بیدار شدم شانسی اینو گوش دادم و کلی حال کردم
یهو ادم افتاد که تو اینو خواسته بودی پس

مر۳۰ سورنای گل.

سورنا پنج‌شنبه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 08:25

SomeBody





ُSomebody

you

do you remember me?
like, i remember you?
do you spend your life going back in your mind to that time?


تو آیا منو به خاطر میاری

همونطور که من تو رو به یاد می یارم؟

آیا توی دهنت به گذشته و اون زمان برمیگردی؟




cause i

i walk the streets alone
i hate being on my own
and everyone can see that
i really fell
and i'm going through hell.
thinking about you with somebody else.

چون من در خیابون به تنهایی قدم میزنم

از اینکه توی خودم باشم متنفرم

و همه میبینن که من سقوط کردم و دارم از دست میرم

به تو با یک نفر دیگه فکر میکنم




somebody wants you,

somebody needs you. somebody dreams about you every single night.
somebody cant breathe, without you its lonely.
somebody hopes that one day you will see,
that somebody's me.
that somebody's me.
yeaa...
یک نفر تو رو میخواد

یک نفر به تو احتیاج داره

یک نفر هر شب به تو فکر میکنه

یه نفر نفسش بند اومده

بدون تو تنهاست

یک نفر آرزو داره یه روز تو رو ببینه

اون یه نفر منم

اون یه نفر منم

آره




how did we go wrong?
it was so good, and now its gone.
and i pray at night, that our passing will cross.
what we hide, isn't lost.
cause you are always driving in my thoughts..

چطور ما تونستیم اشتباه کنیم؟

خیلی خوب بود و الان همه چیز از دست رفته

و من هر شب دعا میکنم که مسافر به مقصد برسه (؟)

چیزی که پنهان میکنیم گم نشده و از بین نرفته

چون تو همیشه در ذهن من جولان میدی

somebody wants you,

somebody needs you.
somebody dreams about you every single night.
somebody can't breathe, without you it's lonely.
somebody hopes that one day you'll see,
that somebody's me.
oh yeah.

you will always be in my life
even if im not in your life.
cause you're in my memory.
you, will you remember me?
and before you set me free,
oh listen please...
تو همیشه در زندگی منی

حتی اگه من در زندگی تو جایی نداشته باشم

چون تو توی ذهن منی

تو آیا مرا به خاطر خواهی آورد؟

و قبل از اینکه رهام کنی

لطفا گوش کن...


somebody needs you.
somebody dreams about you every single night.
somebody can't breathe, without you it's lonely.
somebody hopes that someday you will see,
that somebody's me.
that somebody's me.
that somebody's me.
that somebody's me.
oh yea

البته همش کار خودم نیستا یه جاهایی شو از اینترنت بر داشتم

وای چه آهنگ خوشگلیه. از قبل خوشگل بود حالا بیشتر می چسبه.
مرسی

tanha41 جمعه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 10:51

خیلی خوبه که اینقدر با احساس برخورد می کنی

..................

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد