¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤

با دستخطی کج و کوله؛ خط خطی می کنم کنج خلوت جوانیم را

¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤

با دستخطی کج و کوله؛ خط خطی می کنم کنج خلوت جوانیم را

تو را دارم .......

روح حظ می کند،تازه می شود ...

... چشم ها ترک میخورد!... می خندد ...

در پس سنگین ترین لحظه ها .


دل گرم می شود.. آرام میگیرد...

در پس تشویش.


تو را دارم .


و تو هیچ گاه لبخندت را دریغ نکرده ای آرام دل.

و آن نگاه بزرگ، تنها با من حرف زده، چشمانت تنها با من خندیده، لرزیده..

نمی توانم احساسم را بگویم.. نمی دانم چطور قدر صبوری هایت را، قلب وسیع و آرامت را، خواهم فهمید. چقدر زیادی.. و من ابایی ندارم از اینکه این را بدانی.


سرو سامان میگیرد لحظه هایم عزیز.... قول