تو هستی اینجا.. با من.. در حوالی روزهای زندگیم.
.. و با تو روزهای من روزند و رنگین.
.. و با تو 3 مردادم گرمتر است.
.. و من از ته دل میخندم :).
من از زمین می رسم و تو از آسمان سر می رسی و آسمانی بودن را زمزمه می کنی.. تو ساکن آبی ترین تکه ی آسمانی.. سپیدترین ابر خدا.
آرزوی همیشگی من است که اگر روزی ساکن آسمانت شدم.. همسایه ی دیوار به دیوار دلت؛.. چون تو جاودانه باشم... آخر سبزتر از تو گیاهی در این آسمان نیست!...
شانه به شانه ات پیچ می خورم و می رسم به آفتاب..
رسیدن به خیر کاکا
آسمانت همیشه ابی
منتظریم همیشه سبز ببینیمتان
اووووووووووه...تو الان تو کرمانشاه ی و من دارم اینجا می نویسم... خدا پشت و پناهت
سلااام....بالاخره بعد از مدتی طولانی یه پست گذاشتین ....مثل همیشه زیبا و سرشار از احساس بود....فقط چرا زمینه ی وبلاگتون اینقدر تیرست؟؟!!آدم دلش می گیره...
موفق باشید....
آقا معرکه است
مثل همیشه بازم ما خواب موندیم
اما خوب کردین اینجارو به روز و به عکس و به قالبای خوشگل خوشگل اراسته کردین
همکلاسی تولدتونم مبارک.
ما زیاد اهل گلایه ملایه!!!!نیستیما
اما چرا اس تبریک تولدتونو لااقل ج نمیدین؟
باشه میزاریم به حساب اینکه مخابرات دست سپاهه و اونا!ننذاشتن اس شما به ما برسه
هزار ساله شوید همکلاسی...در سایه مردمک چشم هایتان:)
والا اس نرسید دستم...فک کنم درست میگینا
:) ایشا ا...
نیاز به مستی نیست ، یک استکان چای هم باشد دیوانه ام میکند
وقتی میزبان تو باشی
به به جناب سرهنگ :)
موفق باشی
افرین.عالی نوشته شده!
ممنون.... انگار نوشتن داره از زندگیم حذف میشه!... ولی نمیذارم :)... دلم اینترنت پرسرعت میخواد
و من دیگر همراه خودم نبودم ...
به روزم .ع.