"بهارانه های همه ی دنیا" در وجب به وجب خانه ام "شکوفه" زده..
خانه من جایی ست پر از بهار... پراز شکوفه..
خانه من جایی ست پر از پاییز... پراز دلدادگی غروب..
دست از پنجره دراز می کنم، می چینم مه شب یلدا را... می چینم قطره قطره شبنم بامداد صبح را..
در ایوان نشسته ام... دو! فنجان قهوه داغ روی میز..
نگاه مستت را کم دارم...
خوب است.. که پری! از نگفته ها... و سرشارم از شنیدنت
خوب است.. که پرم از نگفته ها ... و سرشاری از شنیدنم
چه خوب تر... که ایام گذران جوهر کلامت را نمی خشکانت..(...ند! :)) )
بمان..که من هنوزعطش ناکم... برایم جرعه جرعه شعر بخوان..
برایم خط بزن دیوارها را تا رد سرانگشتت را بگیرم در پنجره ی امید!...
فغان دل، بی قراری برای توست... دلتنگم..
بی قراری های من مانند امتداد این شب ها پایان ندارد!
شمارش روزی به پایان می رسد... و آغاز...
می دانم...
۱۹ رمضان
رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ
***************************
۲۱رمضان
الهی؛
امشب در پیشگاه توام، تویی که مامن خلوت شبانه ام هستی... امشب عزیز، نام اعظمت را که صدا می زنم، تمام وجودم به لرزه می افتد... اگر تو پاسخم نگویی، با که سخن گویم.... اگر نگاهم نکنی از که یاری جویم..
معبودم؛
بر من ببخش کوتاهیهایم را که چشم امیدم به رحمت توست... که تویی امید بی انتهایم..
راهم بنمای که تویی راهنمایم ،.. مرادم.
پروردگارم؛
تو یاری ام کن، تا غافل مباشم و مرا به عقوبت غفلتم دچار مکن..
امشب را پر از خیر برایم رقم بزن .
***************************
۲۳رمضان
اَمّن یُجیبُ المُضطَرَّ اِذا دعاهُ وَ یکشِف ُ السّوء ...
آیا آن کیست که دعای بیچارگان مضطر را به اجابت میرساند و
رنج و غم آنان را برطرف میسازد ... (نمل-62)
خدای بی تکرارِ امشب !
اضطراب زمینی ماندن ، اشک بر قلب مان می چکاند و بی پناهی
سهمِ شب هایمان میشود .
مگر تو بخواهی و آفتاب را بر پیشانی مان نقش بزنی ..
بخواه .